اختیارات جامعه پزشکی یکی یکی قیچی شده است
تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۳۲۵۳۹
ایسنا/همدان یک متخصص بیهوشی با بیان اینکه جامعه پزشکی محدود شده است، گفت: اختیارات جامعه پزشکی یکی یکی قیچی شده است و بسیار محدود شدهاند، گروهی که خودش نتواند برای خودش تصمیم بگیرد، رو به زوال و نابودی میرود و نتیجه خوبی برای جامعه ندارد.
دکتر محمدرضا عبادیان در نشست «بررسی مسائل و مشکلات پزشکان و دانشجویان پزشکی» که به مناسبت روز پزشک در دفتر ایسنا برگزار شد، با تأکید بر اینکه در صورت تداوم سیاستهای فعلی، خیلی دور نیست روزی که پزشک عمومی و متخصص از کشورهای دیگر وارد کنیم، اظهار کرد: با هجمه ناعادلانه برخی رسانهها به جامعه پزشکی، تنها دیوار محکمی که مردم با اطمینانخاطر به آن تکیه دادهاند، فرو میریزد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه جامعه پزشکی محدود شده است، افزود: اختیارات جامعه پزشکی یکی یکی قیچی شده است و بسیار محدود شدهاند، گروهی که خودش نتواند برای خودش تصمیم بگیرد، رو به زوال و نابودی میرود و نتیجه خوبی برای جامعه ندارد. پزشکان خودشان باید تصمیم بگیرند تعرفههایشان چقدر باشد همانطور که در اکثر نقاط دنیا روال کار همین گونه است، اگر بخواهیم تمامی مسائل را حاکیمتی حل و فصل کنیم اوضاع رو به وخامت میرود.
عبادیان خاطرنشان کرد: اساتید بیش از ظرفیتشان نمیتوانند دانشجو تربیت کنند چرا که برای تربیت صحیح و اصولی باید ضوابط رعایت شود و اگر این ضوابط برای خروجی بیشتر کوچک شمرده شود، نباید انتظار داشت با امکانات محدود دانشجویان در بهترین شرایط تربیت شوند و برای اینکه به دانشجویان اجازه ندادیم برای زندگی خود تصمیم بگیرند مجبور به مهاجرت شدهاند.
وی با بیان اینکه دانشجویان به علت تأمین نبودن از نظر مالی و رفاهی تصمیم به مهاجرت میگیرند اضافه کرد: علاوه بر دانشجویان، بسیاری از اساتید برجسته هم دیگر تمایلی به ماندن ندارند و ترجیح میدهند برای بهتر شدن زندگیشان سختیهای کشور غریب را تحمل و مهاجرت کنند.
عبادیان با بیان اینکه در حال حاضر پزشکان مانند افراد طبقه متوسط و پایینتر هستند و حتی نیازهای اولیه مثل مسکن و ماشین را نمیتوانند تأمین کنند، یادآور شد: خیلی از دانشجویان حتی حاضر به اتمام درسشان نیستند و نیمهکاره با وجود اینکه بسیار برای پزشک شدن تلاش کردهاند، رها میکنند و خانواده خود را تنها میگذارند، حتی اگر ظرفیتها را افزایش دهیم همه آنها با وجود هزینههای بسیار مهاجرت میکنند.
وی با بیان اینکه تصمیمگیریهای جامعه پزشکی باید توسط نمایندگان معتمد مردم و پزشکان صورت گیرد، توضیح داد: راهحل مشکلات جامعه پزشکی تنها با مشارکت خود پزشکان و نمایندگان واقعی مردم حل میشود و تا زمانی که این اتفاق نیفتد شاهد مهاجرت افراد با تجربه و باهوش خواهیم بود.
این پزشک ادامه داد: در گذشته پزشکان تازهکار و جوان مهاجرت میکردند، امروز متأسفانه پزشکی که دارای انبوهی از تجربه است، مهاجرت میکند و برای تربیت دوباره چنین نیرویی بسیار زمان نیاز است و ما نگران این هستیم در آینده چه کسی طبابت خواهد کرد، در حال حاضر در حدود ۱۰ درصد جامعه مهاجرت کرده و برای جلوگیری از مهاجرت بیشتر باید شرایط رفاهی و عدالت اجتماعی برقرار شود.
وی با بیان اینکه باارزشترین سرمایه انسان جان اوست، گفت: سرمایه گرانبهای انسان جان اوست که ما به جامعه پزشکی آن را سپردهایم و در این مسیر حساسیت کار بسیار است، در نتیجه سخت گرفتن به دانشجویان برای تربیت درست لازم و ضروری است.
عبادیان اضافه کرد: برای برطرف شدن مشکلات دانشجویان نیاز است که بیش از پیش شوراهای صنفی ورود پیدا کرده و از مسائل محیطی قابل حل دانشجویان مطلع شوند و برای رفع آنها با دانشگاه همفکری کنند.
وی با بیان اینکه اگر عدالت داشته باشیم بسیاری از افرادی که مهاجرت کردهاند، برمیگردند، اضافه کرد: اگر امید به زندگی در جامعه افزایش پیدا کند، رفاه وجود داشته باشد و اقتصاد جراحی شود، نه تنها دیگر مهاجرت نمیکنند بلکه خیلی از افراد مهاجرت کرده هم به آغوش میهن باز خواهند گشت.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: استانی اجتماعی پزشک مهاجرت روز پزشک دانشجويان استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها استانی علمی و آموزشی استانی سیاسی هفته دولت زنجان استانی اجتماعی استانی اقتصادی استانی فرهنگی و هنری استانی شهرستانها جامعه پزشکی محدود شده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۳۲۵۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پشیمانم!
مهاجرتهای ناموفق هنرمندان و سلبریتیها، سابقهای نسبتا طولانی دارد. در اواسط دهه نود، گروهی از هنرمندان درجه دو و سه عرصه بازیگری با هدف رشد حرفهای، به کشورهای دیگر- بالاخص ترکیه - مهاجرت کردند. مهاجرتهایی که اغلب با شکست مواجه شد و تقریبا تمامی این افراد یا به کشور بازگشتند و یا پیشه هنری خود را به فراموشی سپردند و به زندگی در قالب یک شهروند عادی خو گرفتند.
به گزارش ایسنا، در پی انتشار مصاحبه یک شبکه فارسی زبان معاند با بازیگر ایرانی مهاجر و ابراز ندامت وی، روزنامه صبح نو در مطلبی درباره این موضوع نوشت: پس از وقایع سال ۱۴۰۱ اما گروه دیگری از هنرمندان، با تصمیماتی شتابزده، مهاجرت را به مثابه یک تصمیم احساسی در دستور کار قرار دادند و اکنون پس از گذشت زمانی کوتاه، اخباری از ندامت در گفتار اغلب ایشان به گوش میرسد. اخیرا صحبتهای اشکان خطیبی درباره مهاجرت، خبرساز شده که به همین بهانه، نگاهی به مسأله مهاجرت هنرمندان ایرانی داریم.
مقوله مهاجرت در ایران به یک بحران عمومی تبدیل شده است و بررسی آن، از دو منظر فردی و اجتماعی گستره وسیعی از نکات عبرتآموز را در بر میگیرد. از منظر فردی، لزوم پرهیز از نگاه فانتزی به مقوله مهاجرت، بسیار حائز اهمیت است؛ به این معنا که زندگی در خارج از مرزهای ایران، الزاما به معنای رستگاری و جهش طبقاتی نخواهد بود. رواج غربزدگی در ایران، طی سالهای اخیر به شکلگیری یک تصویر رؤیایی از مهاجرت دامن زده است. علاوه بر این، بخش زیادی از تجربه مهاجرتکنندگان هم علنی نمیشود و به گوش مردم نمیرسد. با این همه، مروری بر وضعیت هنرمندان پس از مهاجرت، برخی از زوایای پنهان این موضوع را روشن خواهد کرد.
اساسا هنرمندان، اعضای صنفی هستند که پس از مهاجرت، بیشتر از سایر مشاغل، در معرض اضمحلال قرار میگیرند. کار هنرمند خلق اثر هنری است و خلاقیت در بافت جامعه شکل میگیرد. هنرمندی که در میانسالی جامعه خود را تغییر میدهد، از یک سو ارتباط با فرهنگ عمومی کشور خود را از دست میدهد و از سوی دیگر نمیتواند بهعنوان یک هنرمند خلاق در کشور مقصد پذیرفته شود. علاوه بر این، جامعه مخاطبان یک هنرمند نیز پس از مهاجرت بسیار محدودتر میشود و از همین رو است که اغلب هنرمندان، مدتی پس از مهاجرت، ابراز تمایل به بازگشت میکنند.
مورد اخیر مصاحبه اشکان خطیبی، از مهمترین نمونههای فرجام مهاجرتهای عجولانه هنرمندان است. محتوای این مصاحبه، چیزی شبیه به یک کمدی تلخ است. دو سال قبل، اغتشاشاتی در ایران رخ داد و گروهی از سلبریتیها که فکر میکردند گروهی از مردم میتوانند معادلات سیاسی و اجتماعی را، با توسل به اعمال خشونتآمیز، تغییر دهند، خودشان زودتر از همه، تصمیم به ترک کشوری گرفتند که میخواستند شرایط آن را برای زندگی بهتر از نظر خودشان فراهم کنند.. اشکان خطیبی هم با این امید که بتواند با خیال راحت و از طریق فعالیت در فضای مجازی، در آتش ناآرامیهای داخل ایران بدمد، حالا خودش را در بنبستی گرفتار میبیند که حتی ممکن بوده از کشوری که در آن ساکن است هم دیپورت شود. خطیبی در میانههای حرفهایش، تلویحا میپذیرد که تحت تاثیر جنگهای روانی قرار گرفته و شاید بهتر بود برای مهاجرت و حضور در برخی جمعهای خارج از کشور، قدری بیشتر خویشتنداری میکرد. مروری بر صحبتهای این بازیگر نشان میدهد که وی روزگار خوبی را سپری نمیکند و این در حالی است که خطیبی در ایران، علاوه بر بازیگری و اجرا، مسئولیتهای فرهنگی و مدیریتی را هم بر عهده داشت که خودش آنها را، با لحنی حسرتبار، مرور میکند.
جمله مهم اشکان خطیبی در این مصاحبه این است: «خودم پشت پا زدم به همه چیز». همین جمله، به وضوح ندامت و پشیمانی را در کلام این بازیگر را هویدا میکند.
مهمتر از به خطر افتادن موقعیت شغلی و وضعیت اقتصادی هنرمندان پس از مهاجرت، به خطر افتادن سلامت روانی ایشان است. هنرمندی که یک جامعه بزرگ چند ۱۰ میلیونی از مخاطبان و چرخه ارتباطات چند ۱۰ هزار نفری همصنفان خود را با جامعهای بسیار محدود تاخت میزند، قبل از هر چیز، درگیر نوعی بحران عدم توجه و به دنبال آن بروز نشانههای افسردگی میشود؛ چیزی که در لحن اشکان خطیبی هم کاملا هویداست، هرچند که او هنوز هم سعی دارد وضعیت را به شکلی دوپهلو توجیه و خودش را قربانی یک شرایط ناخواسته معرفی کند.
خبرهایی که از وضعیت ارژنگ امیرفضلی، دیگر بازیگر مهاجرت کرده مخابره میشود نیز حاکی از چیزی بهتر از این نیست. ریحانه پارسا، حمید فرخنژاد، مزدک میرزایی، مهناز افشار، برزو ارجمند، احسان کرمی و تعداد دیگری از هنرمندان و سلبریتیهایی که مهاجرت کردهاند هم به هر بهانهای، درباره آنچه با مهاجرتشان از دست دادهاند، حرف میزنند و آرزو میکنند که بتوانند به کشور بازگردند. کیست که نداند امثال فرخنژاد و افشار، وقتی که در ایران بودند، تا چه حد میتوانستند از مواهب توجه عمومی بهرهمند باشند. حمید فرخنژاد در مصاحبهای به صراحت اعلام کرد که قبل از مهاجرت برنامه کاریاش تا یک سال آینده بسته شده بوده؛ اما در این مدتی که از مهاجرتش میگذرد، حتی امکان بازی در یک نقش فرعی سینمایی را هم به دست نیاورده است. مهناز افشار نیز که در ایران جز به بازی در نقش اول راضی نمیشد، تقریبا بازیگری را به دست فراموشی سپرده است. این وضعیت، حتی شامل حال خوانندگان و هنرمندانی که دههها از مهاجرتشان میگذرد نیز میشود. مروری بر واکنشهای خوانندههای لسآنجلسی، حسرت کار کردن در ایران را بازنمایی میکند و تقریبا هیچیک از ایشان، نسبت به بازگشت به کشور، چیزی جز اشتیاق از خود نشان نمیدهند. وضعیت پیش آمده برای هنرمندانی که با خراب کردن پلهای پشت سرشان، مسیر بهشت خیالی غرب را در پیش گرفتند، میتواند چراغ راهی برای سایر هنرمندان باشد تا فراموش نکنند که تمام هویت ایشان در گرو توجه جامعه کثیر مخاطبان ایرانی و امکان کار کردن در داخل مرزهای این کشور است.
انتهای پیام